دوستان با یکی دیگر از داستان های انگیزشی به نام چشمه باش در خدمت شما همراهان عزیز وب سایت راه مثبت هستیم.
استاد شاگردان را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. بعد از یک پیاده روی طولانی مدت همه خسته وتشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند.
استاد به هر یک از آن ها لیوانی از آب داد و از آن ها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند.شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند آب را بنوشند چون خیلی شور شده بود .
بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آن ها خواست از آب چشمه بنوشند و همه از آب گوارای چشمه نوشیدند.
استاد پرسید : “آیا آب چشمه هم شور بود ؟” و همه گفتند :” نه ، آب بسیار خوش طعمی بود ” . استاد گفت : رنج هایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است ، نه بیشتر و نه کمتر. این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در داخل خود حل کنید. پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید.
امیدوارم این داستان از مجموعه داستان های انگیزشی وب سایت راه مثبت مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد .برای دیدن داستان های انگیزشی بیشتر بر روی لینک داستان های انگیزشی کلیک کنید .
برای داشتن داستان انگیزشی “چشمه باش ” به صورت pdf بر روی لینک داستان انگیزشی “چشمه باش ” کلیک کنید.